اسلام و مسلمانان
چرا دين اسلام كاملترين دين است؟
دينهاى الهى مانند پايهاى تحصيلى و دورههاى درسى است، كه با توجه به سطح بينش و توان مردم در يادگيرى و عمل كردن، خدا آنها را بر پيامبران نازل فرموده است. در زمان حضرت نوح مردم آگاهى بسيار كمى داشتند و نمىتوانستند دين اسلام را دريافت كنند بفهمند و عمل كنند. آنان مانند دانشآموزان كلاس اول ابتدايى بودند، به اين خاطر خداوند دين ساده و ابتدايى براى آنها انتخاب كرد، پس دين آنها كامل نبود.
در دوره حضرت ابراهيم(عليه السلام) سطح آگاهىهاى مردم بيشتر شد و مىتوانستند دين كاملترى داشته باشند. پس دين حضرت ابراهيم از دين حضرت نوح كاملتر بود. اين روند تا دينهاى حضرت موسى(عليه السلام) و عيسى(عليه السلام)ادامه پيدا كرد، تا در زمان حضرت محمد(صلى الله عليه وآله وسلم)مردم جهان به حدّى رسيدند كه مىتوانستند كاملترين دين را دريافت كنند. بدين خاطر خداوند مهربان دين اسلام را كه كاملترين دين بود براى مردم فرستاد.
پس همان گونه كه دانشآموزان، سال به سال و دوره به دوره معلومات بيشترى مىآموزند و كاملتر مىشوند، دينهاى الهى نيز دوره به دوره كاملتر شدند، تا به دوره اسلام رسيد و مسلمانان ـ اين دانش آموخته گان دانشگاه اسلامـ به حدّى رسيدند كه توانستند نقشه كامل و جامع مسير خداشناسى يعنى قرآن را به دست بگيرند و با راهنمايى اهل بيت مسير سعادت را طى كنند.
به دليل اين كه دين اسلام كاملترين دين بود پيامبران پيشين به مردم خودشان بشارت مىدادند، كه پس از ما پيامبر ديگرى خواهد آمد، ولى حضرت محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) آخرين پيامبر است و پس از او پيامبرى نخواهد آمد. يكى از پيامبرانى كه بشارت آمدن حضرت محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) را به پيروانش داد حضرت عيسى(عليه السلام) بود; چنانكه خداوند به نقل از حضرت عيسى(عليه السلام)مىفرمايد: (ومُبَشِّرًا بِرَسول يَأتى مِن بَعدِى اسمُهُ اَحمَدُ); و [شما را]بشارت مىدهم به پيامبرى كه پس از من خواهد آمد، كه نام او احمد است. (صف،آيه 6) و شما مىدانيد نام حضرت محمد(صلى الله عليه وآله وسلم)، احمد هم هست. در اين باره مىتوانيد كتاب پيرامون قرآن و عهدين، نوشته مرتضى باقريان را بخوانيد.
اما برخى از دليلهاى كمال دين اسلام به شرح زير است:
1. دين اسلام از هرگونه تحريفى محفوظ است و تحريف نمىشود، ولى دين و كتابهاى آسمانى ساير دينها تحريف شده است; خداوند مىفرمايد: (اِنّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّكرَ واِنّا لَهُ لَحـفِظون); ما خود اين كتاب را فرو فرستاديم و خودمان از آن نگهبانى (و نگهدارى) مىكنيم. (حُجر،آيه 9)
در حالى كه كتابهاى آسمانى ديگر مانند تورات و انجيل تغييرهاى فراونى كرده و مطالب غير معقول و خنده دارى در آنها ديده مىشود، كه كُشتى گرفتن يكى از پيامبران با خدا يكى از نمونههاى آن است.
2. احكام دين اسلام منطبق بر فطرت و عقل است، در حالى كه در ديگر شريعتها، گاهى احكامى وجود دارد كه معقول نيست; مثلا دين اسلام به ما اجازه مىدهد در برابر زورگويان بايستيم و اگر به ما ستم كردند(مثلا ما را زدند) ما هم مقابله به مثل كنيم(بقره،آيه 194). در حالى كه انجيل مىگويد: اگر كسى به سمت راست صورت شما سيلى زد، سمت چپ صورتتان را هم جلو بگيريد تا بزند.
حالا خودتان مقايسه كنيد و ببينيد زورگويان و ستم كاران كدام يك را بيشتر دوست دارند و با كدام روش مىتوان ظلم و ستم را ريشه كن كرد؟
3. دين اسلام جامع است; يعنى براى تمام امور ما انسانها برنامه ريزى كرده است; از روابط شخصى ما با خدا گرفته تا روابط اجتماعى، خانوادگى، اقتصادى و...، در حالى كه دينهاى ديگر اين جامعيت را ندارند. براى آگاهى بيشتر به تفسير نمونه، ج 5، ص 335 مراجعه كنيد.
نظرات شما عزیزان: